چرا توافق نمیشود؟ /عباس عبدی: نبینیم نیست! /زمان عبور از ترامپ فرا رسیده است؟
تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۹۴۶۸۵
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز یکشنبه ۲۲ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که صیانت از فیلترینگ با جرم انگاری!، تاکید سران قوا بر گفتگو با جوانان، بنزین ۱۴۰۲ بدون تغییر قیمت، مثلث فشار حداکثری به ایران و قیمت خودروهای وارداتی بالای یک میلیارد تومان است؟ در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
نبینیم نیست!
عباس عبدی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان نبینیم نیست! نوشت: چرا به این نقطه رسیدیم؟ برحسب اینکه از چه زاویهای نگاه کنیم پاسخهای گوناگونی که لزوما هم متعارض با یکدیگر نیستند وجود دارد، از این رو میخواهم یک مورد مهم آن را متذکر شوم. شاید برای اصلاح رفتارمان مفید باشد. موضوع به چگونگی نحوه رفتار حکومت با طیف مردم از حامیان تا معترضان در خیابان برمیگردد. مردم هر جامعهای متشکل از طیفی از موافق کامل تا مخالف کامل و معترض هستند. آنچه در جوامع تفاوت دارد فراوانی هر نقطه از این طیف است. در حکومتهای متعارف افراد موافق و کاملا موافق اکثریت قاطع را تشکیل میدهند و در حکومتهای بسته و ناسالم، آنان اقلیت هستند. ساختار مدیریتی چرا ناسالم میشود؟ یک علت آن چشم بستن بر واقعیت است. در حقیقت آنان گمان میکنند، اگر «نبینیم؛ نیست». به عبارت دیگر منتقدان و مخالفان را نادیده میگیرند و گمان میکنند که با نادیده گرفتن یا تحقیر آنان، مساله حل و آنان نابود میشوند. نه فقط نادیده میگیرند، بلکه دست به تحریف آنان میزنند. چگونه؟ اگر مردم را در طیف خیلی موافق، موافق، بینظر، مخالف و خیل مخالف که معترض کف خیابان است تقسیمبندی کنیم، حکومت و ساختار بیمار بیش از همه خیلی موافقها و موافقان را برجسته میکند. اگر آنان ۱۰ درصد باشند، چنان برجسته میکند که گویی ۷۰ درصد مردم هستند. سپس بینظرها و مخالفها را هم جزو طیف موافق منظور میکند، چون اینها بهطور نسبی سکوت میکنند و ساختار معیوب، سکوت آنان را نشانه رضایت معرفی میکند، سپس افراد «خیلی مخالف» را که طبعا عملا هم معترض هستند، بسیار اندک معرفی میکند. مثلا اگر آنان ۱۰ درصد هم باشند زیر یک درصد و فریبخورده و عامل بیگانه معرفی میکند. این رفتار در چنین ساختاری نتیجه منفی میدهد. چرا؟ به این علت که درک درستی از جایگاه و موقعیت خود پیدا نمیکند. مثل کسی میماند که گمان میکند میتواند عرض چند صدمتری یک رودخانه خروشان را شنا کند.
در نتیجه بدون آزمایش خود را به آب میزند و چند ده متر نرفته غرق میشود. این درک ناقص موجب میشود که براساس آن تصویر جعلی عمل کند و جایگاه خود را ضعیفتر هم کند. بدترین بخش ماجرا آنجاست که مخالفان ساکت را نبیند و سکوت آنان را علامت رضا تلقی کند. آنان از این رفتار ناراحت میشوند، چون کسی که فریاد نزند یا نتواند فریاد بزند به این معنا نیست که وجود ندارد و اثر نخواهد داشت، پس بهرغم خواستش به معترضان جدی میپیوندد تا دیده شود. دیده نشدن از سوی حکومت بدترین دردی است که برای شهروندان قابل تصور است. حتی از سرکوب هم بدتر است. چون برای سرکوب باید طرف را دید و مخالفتش را پذیرفت و بعد سرکوب کرد، ولی ندیدن فرد مخالف را چگونه باید تحمل کرد؟ هنگامی که مخالفان به جمع خیلی مخالفان یعنی معترضان میپیوندند، بینظران نیز به سوی «مخالف» میل میکنند، این طبیعت رفتار در جامعه است. اگر فضای جامعه به گونهای شود که حکومت دیگر نتواند واقعیت را تحریف کند، به یکباره متوجه میشود که موافقان یا خیلی موافقان که در حال ریزش هستند، نه ۷۰ درصد که کمتر از ۱۰ درصد هستند. هنگامی که این تصویر عمومیت پیدا کند، کل معادله اجتماعی تغییر خواهد کرد. البته تطبیق یافتن صاحبان قدرت، با شرایط جدید بسیار سخت است. متاسفانه باید گفت که منطق «نبینم؛ نیست»، در امر پژوهش اجتماعی بسیار مشهود است. پژوهش نشان میدهد که واقعیت چیست؟ ولی متولیان رسمی امر پژوهش عموما یا مانع از سنجش موضوعات مهم هستند، یا اگر هم انجام شود، مانع از انتشار نتایج آن میشوند. این خودفریبی است. پژوهش ابزاری است برای شناخت مردم و نه تغییر واقعیت؛ مردم که در خودشان میدانند چگونه فکر میکنند. سال گذشته این روزها گزارش از محبوبیتسنجی مقامات به وفور منتشر میشد که مثلا فلانی ۷۰ درصد محبوبیت دارد. ایرادی نیست خوب هم بود، ولی آیا حالا هم این نظرسنجیها انجام و منتشر میشود؟ قطعا خیر.
خلاصه اینکه مشکل رفتار حکومت این است که افراد به نسبت آرام و ساکت را نمیبیند و کاری به آنان ندارد حتی آنان را حامی خود میداند. در میان معترضین نیز فقط اغتشاش را میبیند، در حالی که باید عکس باشد. نباید خود را فریب داد. شجاعت داشته باشید.
چرا توافق نمیشود؟
محمدرضا ستاری طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با عنوان چرا توافق نمیشود؟ نوشت: در روابط بینالملل و مذاکرات دیپلماتیک اصطلاحی وجود دارد به نام ZOPA. این اصطلاح مخففشده
zone of possible agreement است به معنای نقطه یا حیطه توافق احتمالی.
یعنی جایی که دو طرف مذاکرهکننده در آن نقاط اشتراک احتمالی را یافته و از همین نقاط اشتراک، مذاکرات خود را برای رسیدن به نتیجه نهایی ادامه میدهند.
حال اگر مذاکرات میان ایران و غرب بر سر توافق هستهای را مطابق مفهوم ZOPA بررسی کنیم، سوال اصلی این خواهد بود که اساسا در حال حاضر و به خصوص در طول دو سال گذشته چه نقطه یا نقاط اشتراکی میان ایران و طرفین مذاکرهکننده به خصوص ایران و ایالات متحده آمریکا وجود دارد؟ در این رابطه اگر فرض را بر این بگیریم که اصل مذاکره و نتیجه نهایی آن منوط به توافق بین ایران و آمریکاست و در این میان سایر شرکای برجام را با تمامی منافع یا تعارضاتی که در این توافق دارند نادیده بگیریم، تمامی شواهد و قرائن نشان میدهد که میان تهران و واشنگتن هیچ نقطه یا حیطه خاصی جهت رسیدن به یک توافق نهایی وجود ندارد. در واقع ایران خواستار برچیده شدن تمامی تحریمهای هستهای و نیز تضمین دولت بایدن برای عدم خروج از توافق احتمالی است. از سوی دیگر ایالات متحده بخش مهمی از تحریمهای هستهای ایران را به سایر حوزهها یعنی مسائل منطقهای و تروریسم ربط داده و خواستار تغییر رفتار تهران در قبال سیاستهای منطقهای و هستهای است. از این منظر تنها ZOPA میان ایران و آمریکا رسیدن به یک توافق است با این تفاوت که متغیرها و مولفههای هر یک از طرفین جهت حصول چنین توافقی کاملا واگرایانه و مخالف جهت یکدیگر است.
علاوه بر این اگر راهبرد سیاست خارجی هر کشوری را بر پایه منافع مشترک، موازی و متعارض در نظر بگیریم، بررسی مناسبات ایران و آمریکا در طول ۴۳ سال گذشته نشان میدهد که اساس روابط دو کشور بر اساس منافع متعارض تعریف شده و تنها در بخشها و مواردی خاص مانند حمله آمریکا به افغانستان و عراق و مسائلی مشابه، دو طرف دارای منافع موازی بوده و در مقاطعی با یکدیگر بر اساس همین منافع موازی همکاری کردهاند؛ بنابراین برخلاف آنچه که در طول دو سال گذشته در خصوص اراده دو طرف برای احیای برجام گفته شده، فاصله زیادی میان سیاستهای اعلامی دو طرف در قبال برجام وجود دارد و همین امر که به وضوح قابل پیشبینی هم بود در نهایت باعث شد تا در مقطع کنونی و با وجود چندین و چند دور مذاکرات هستهای، هم مذاکره و هم توافق احتمالی در یک بنبست معنادار قرار بگیرد، با این تفاوت که اکنون تحولات بینالمللی به گونهای رقم خورده که اروپا نیز به عنوان یکی از شرکای برجام در توافق کامل با ایالاتمتحده برای تشدید فشارها علیه ایران است و به نظر میرسد اگر تا هفتههای آتی راهکاری جهت خروج از بنبست فعلی یافت نشود، سیاست اروپا چه از لحاظ راهبردی و چه از لحاظ تاکتیکی (حداقل در کوتاهمدت) به سمت بازگشت تحریمهای بینالمللی علیه ایران و فعال شدن مکانیسم ماشه پیش رود؛ بنابراین هر چند برجام ۲۰۱۵ دیگر وجود خارجی نداشته و تنها مبنایی برای یافتن یک نقطه مشترک جهت ادامه مذاکرات است، به نظر میرسد که حداقل در کوتاهمدت امکانی جهت حصول توافق وجود نداشته باشد. هر چند که یک توافق احتمالی تنها امتیازش برای ایران، خروج موقت از فشارهای همهجانبهای است که روزبهروز در حال تنگتر شدن دامنه آن است.
زمان عبور از ترامپ فرا رسیده است؟
نبی شریفی طی یادداشتی در شماره امروز خراسان با عنوان زمان عبور از ترامپ فرا رسیده است؟ نوشت: حزب جمهوری خواه از کارزار انتخاباتی سال ۲۰۱۶ تاکنون، اگرچه با دونالد ترامپ در مسائل متعددی اختلاف نظر داشته، اما سعی کرده از پایگاه مردمی وی بهره ببرد. این که به ترامپ، نامزد شکست خورده انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰، فرصت داده شد تا در انتخابات میان دورهای میدان داری کند، در راستای همین عقیده بود. رای ۷۴ میلیون نفری ترامپ در ۲۰۲۰ رقمی نبود که جمهوری خواهان بخواهند از آن چشم پوشی کنند. اما نتیجه آن طور که ترامپ، شکوه آن را پیش بینی کرده بود رقم نخورد و رویای «موج قرمز» محقق نشد.
اتفاقی که با توجه به تاثیر آن بر انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ و به تبع آن بر سیاست جهانی برای بسیاری از صاحب نظران بین المللی مهم است. در انتخابات روز سهشنبه برخی از نامزدهای مورد علاقه او پیروز شدند، اما اکثر جمهوری خواهان ترامپیست شکست سختی خوردند. این فاجعهای برای ترامپ محسوب میشود و البته فرصتی را برای حزب جمهوری خواه فراهم آورده تا از پدیده ترامپیسم عبور کند. فردی که از شورش ۶ ژانویه حمایت کرده، با گذشت دو سال همچنان فرضیه تقلب را مطرح میکند، اسناد ریاست جمهوری را در ملک شخصی اش در مار آ لاگو نگهداری میکرده و حالا باعث شده جمهوری خواهان از نتیجه مطلوب باز بمانند. هرچند، سناتور مارکو روبیو بر رقیب خود وال دمینگز پیروز شد، ران دسانتیس فرمانداری فلوریدا را فتح کرد و سارا هاکبی سندرز، یکی از قدیمیترین متحدان ترامپ بر فرمانداری آرکانزاس چیره شد، اما این همه نتایج نبود. دو نامزد جمهوری خواه برای فرمانداری، داگ ماستریانو در پنسیلوانیا و تیم میشلز در ویسکانسین که رابطه نزدیکی با ایده ترامپیسم دارند، در ایالتشان شکست خوردند. در سنا نیز با پیروزی مجدد سناتور «مارک کِلی» در ایالت آریزونا، تعداد کرسی دموکراتها و جمهوری خواهان ۴۹ به ۴۹ برابر شد. تحلیل گران معتقدند اگر جمهوری خواهان نامزد تحت حمایت ترامپ را در انتخابات مقدماتی بر نمیگزیدند، در کسب کرسیهای سنا در پنسیلوانیا، آریزونا، نوادا، نیوهمپشایر و جاهای دیگر کار بسیار آسان تری را در پیش داشتند. اکنون، در حالی که جمهوریخواهان باید دو صندلی باقیمانده در ایالت نوادا را کسب کنند، دموکراتها برای به دست آوردن یک صندلی میجنگند تا با کرسی معاون ریاست جمهوری در جایگاه رئیس مجلس سنا به برتری دست یابند. حالا، هرچند که تعدادی از ترامپیستها کرسیهای مجلس نمایندگان، سنا و فرمانداری را فتح کرده اند، اما به نظر میرسد زمان عبور از ترامپ برای حزب جمهوری خواه فرا رسیده است. از نگاه بسیاری از اعضای بلندپایه حزب، مواضع دونالدترامپ نقش پررنگی در این مسئله داشته و اکنون زمزمههایی برای یافتن جایگزینی برای او در انتخابات آینده ریاستجمهوری به گوش میرسد. ران دسانتیس فرماندار فلوریدا از جمله این گزینه هاست. شاید همین زمزمه درباره نامزدی وی در انتخابات ۲۰۲۴ ترامپ را به واکنش بازداشته تا او را «چهره با توانمندی متوسط» خطاب کند. «یووال لوین» در اندیشکده «امریکن اینترپرایز» در این باره نوشت: الگوی برد و باخت جمهوری خواهان در روز سه شنبه تصادفی نبود و درک پیام آن هم سخت نیست.
این خود را به عنوان یک نشانه فریادگونه، کوتاه، اما قابل فهم نمایان میکند که حکایت از آن دارد: «آهای جمهوری خواهان: ترامپ مشکل شماست.»، اما جمهوری خواهان حتی اگر دور این مشکل را خط بکشند پدیده ترامپیسم همچنان وجود دارد؛ هرچند از قدرت و نفوذ نیروهای رادیکال حزب جمهوری خواه کم شده باشد.
در خارج از مرزهای آمریکا بسیاری تماشاگرند که آیا با پدیده ترامپیسم مقابله خواهد شد یا نه. در برزیل طی هفتههای گذشته شهروندان این کشور لولا داسیلوا را برای ریاست جمهوری برگزیدند و از ژائیر بولساناروی راست گرا دوری جستند. در ایتالیا نیز، هرچند در انتخابات اخیر جورجیا ملونی توانست با تکیه بر کرسی نخست وزیری راستگراترین دولت ایتالیا پس از جنگ جهانی را تشکیل دهد، اما آیا تا انتخابات بعدی آمریکا از شور امواج راست گرا در اروپا کم خواهد شد؟ هنوز هیچ چیز مشخص نیست. هرچند دموکراتها در دوره جنگ روسیه علیه اوکراین امید دارند که تنشها در اروپا در کمترین حالت خود باشد. به رغم شکست ترامپ، او هنوز هواداران خودش را در خارج از مرزها دارد. در خاورمیانه اما، به دلیل آن که دولت عربستان تحت فشار برچسبهای حقوق بشری دولت بایدن -که آن هم البته با منافع سیاسی این حزب عجین شده - قرار گرفته، سعی کرده است رابطه نزدیکی با روسیه تشکیل دهد. رابطهای که علاوه بر سیاست به اتحاد و همکاری در زمینه سوختهای فسیلی نیز انجامیده است. افزایش بهای سوخت از جمله مواردی بود که بایدن در هفتههای منتهی به انتخابات با آن دست و پنجه نرم میکرد. حالا نتایج انتخابات میان دورهای کنگره که میتواند چشم انداز دولت آینده آمریکا را مشخص کند حداقل در شرایط فعلی نشانی از ظهور دوباره ترامپیسم و مشکلات مبتلابه آن برای جهان ندارد هرچند تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هنوز زمان زیادی باقی مانده و باید دید سکاندار آینده کاخ سفید از کجا خواهد آمد.
منبع: تابناک
کلیدواژه: مهسا امینی آنفلوانزا موشک هایپرسونیک رعنا رحیم پور جام جهانی قطر حمید نوری ترامپ محمدرضا ستاری ایتالیا مرور روزنامه ها مهسا امینی آنفلوانزا موشک هایپرسونیک رعنا رحیم پور جام جهانی قطر حمید نوری حزب جمهوری خواه توافق احتمالی جمهوری خواهان فرا رسیده ریاست جمهوری سال گذشته هسته ای دو طرف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۹۴۶۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آنچه دربارۀ دیکتاتوری گفتم جدی نبود- ترامپ
منبع: تایم
تاریخ انتشار: 30 آوریل 2024
گفتگوی اریک کورتسا با دونالد ترامپ
مترجم: لیلا احمدی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
عصر ایران/ ترجمه: دو بخش از گفت و گوی مفصل و 16 هزار کلمه ای مجله تایم با ترامپ را در روزهای گذشته خواندید. عصر ایران شاید نخستین رسانه ایرانی بود که ساعاتی بعد از انتشار مجله تایم بخش اول گفت و گو را منتشر کرد که در آن گفته بود اشتباه او در دوره اول این بوده که زیادی خوب بوده! در بخش دوم هم گفت در دوره بعدی تلافی خواهد کرد ( البته اگر دوره بعدی در کار باشد). و حال نوبت به بخش سوم رسیده با این مقدمه مصاحبه کننده:
ترامپ از زمان خروج از قدرت، کوشیده تا گروهی از موافقان را مهندسی کند و میادین اولیه را در رقابتهای سنا و مجلس نمایندگان در اختیار بگیرد. امیدوار است که بدنۀ جمهوریخواهان مملو از افراد سرسخت ماگا باشد تا بتواند بر دستورکار قانونگذاری و نامزدها تأثیر بگذارد.
"جیم بنکس" (نمایندۀ ایندیانا، رئیس پیشینِ کمیتۀ مطالعات جمهوریخواهان (RSC) و نامزد حزب جمهوریخواه در مجلس سنای ایالت)، جلسۀ برنامهریزی RSC در آگوست 2022 را با حضور ترامپ در اقامتگاهش واقع در بدمینسترِ نیوجرسی به یاد میآورد.
او به خاطر میآورد که با ورود گروه هواداران ترامپ اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه افبیآی به مارالاگو حمله کرده است. بانکها مطمئن بودند که این جلسه لغو خواهد شد، اما لحظاتی بعد، ترامپ با بیقیدی از درها عبور کرد و متعهد شد که دوباره نامزد میشود.
بنکس ترامپ را با این گفته بهخاطر میآورد: «وقتی انتخاب شوم به متحدانی در کنگره نیاز دارم». حالا بنکس میگوید «تفاوت دورۀ دوم ترامپ این است که او پشتیبانهایی در کنگره خواهد داشت که پیش از این نداشته است».
قصد ترامپ برای بازسازی روابط آمریکا در خارج از کشور میتواند در همینحد تأثیرگذار باشد. ایالات متحده از زمان تأسیس، به دنبال برپاییِ اتحادهایی براساس ارزشهای مشترکِ مبتنی بر آزادی سیاسی و اقتصادی بود. ترامپ نسبت به پیشینیان خود و درقبال روابط بینالملل رویکرد معاملهگرایانهتری دارد ولی از متحدان سودجو و رهبران خودکامهای مثل "شیجینپینگ" (رئیسجمهور چین)، "ویکتور اوربان" (نخستوزیر مجارستان)، یا " ژائیر بولسونارو" (رئیسجمهور سابق برزیل) بیزار است.
بههمیندلیل وقتی همین اواخر در یکی از گردهماییهای تبلیغاتی گفت که روسیه میتواند با کشور ناتویی [که او معتقد است به قدر کافی برای دفاع جمعی هزینه نمیکند]، «هر کاری میخواهد بکند» متحدان سنتی آمریکا را به وحشت انداخت.
ترامپ به من میگوید این سخن بیراه نبوده است و اضافه میکند: «اگر نمیخواهید هزینه کنید، پس خودتان هستید و بس. ترامپ از مدتها پیش گفته است که ائتلاف آمریکا را از بین میبرد. "ینس استولتنبرگ"(دبیرکل سابق ناتو)، تهدید دورهٔ نخست ترامپ برای خروج از ائتلاف را عامل تشویق سایر اعضا به افزودن بیش از 100 میلیارد دلار به بودجۀ دفاعی ناتو میداند.
اما ناتوی ناامن همانقدر که به نفع آمریکاست، به نفع روسیه نیز خواهد بود. تهاجم سال 2022 رئیسجمهور ولادیمیر پوتین به اوکراین از نظر خیلیها در اروپا و ایالات متحده، آزمونی برای رویکرد مبسوط او به بازسازیِ امپراتوری شوروی قلمداد میشود. در زمان بایدن و کنگرۀ دوحزبیاش، ایالات متحده بیش از 100 میلیارد دلار برای دفاع از خود به اوکراین ارسال کرد. بعید است ترامپ همین میزان حمایت را از کییف ارائه کند.
او پس از بازدید اوربان از مارالاگو در ماه مارس گفت: «یک پنی هم به اوکراین نخواهم داد.» ترامپ در مصاحبۀ ما میگوید: «هیچ هزینهای نمیکنم مگر اینکه اروپا همتراز عمل کند. اگر اروپا قرار نیست پولی بپردازد، چرا ما باید پرداخت کنیم؟ جنگ آنها را بیشتر تحتتأثیر قرار میدهد. ما یک اقیانوس در میانمان داریم.» (کشورهای اتحادیۀ اروپا بیش از 100 میلیارد دلار به اوکراین کمک کردهاند.)
ترامپ از لحاظ تاریخی تمایلی به انتقاد یا مقابله با پوتین ندارد. ادعای دخالت روسیه در انتخابات 2016، او را در کنار خودکامۀ روسی قرار میدهد. حتی ترامپ درحالحاضر نیز از پوتین برای اهداف سیاسیاش استفاده میکند. وقتی از ترامپ پرسیدم که چرا فراخوانی برای "ایوان گرشکویچ" (خبرنگار والاستریتژورنال که یک سال است به ناحق و به اتهامات واهی در زندان مسکو زندانی است) نداده، گفت: «دارم روی این موضوع کار میکنم. گرشکویچ باید آزاد شود و تردید دارم این اتفاق پیش از انتخابات رخ دهد.» ترامپ میگوید: «این خبرنگار باید آزاد شود. نمیدانم در زمان بایدن آزاد شد یا نه، ولی من او را آزاد خواهم کرد.»
متحدان آسیاییِ آمریکا هم مثل متحدانِ اروپاییاش، ممکن است بهسببِ رهبری ترامپ تنها بمانند. وزیر امور خارجۀ تایوان اخیراً اعلام کرده است که کمک به اوکراین برای جلوگیری از حملۀ "شیجینپینگ" به جزیره بسیار مهم است. ترامپ میگوید: «رهبران کمونیست چین باید درک کنند که چنین چیزهایی آسان نیست»، اما مشخص نمیکند که به دفاع از تایوان خواهد آمد یا نه.
موضع ترامپ دربارۀ استقرار نیروهای فعلی آمریکا در آسیا مشخصتر است. اگر کرۀ جنوبی هزینۀ بیشتری برای حمایت از نیروهای آمریکایی و جلوگیری از رژیم جنگطلبِ "کیمجونگاون" در شمال پرداخت نکند، ترامپ پیشنهاد میکند که ایالات متحده نیروهای خود را خارج کند. او به تایم میگوید: «ما 40هزار سرباز داریم که در موقعیتی ناایمن قرار دارند (تعداد واقعی 28هزار و پانصد نفر است.) و این وضع هیچ معنایی ندارد. چرا باید از دیگری دفاع کنیم آن هم وقتی که از کشوری بسیار ثروتمند صحبت میکنیم.»
«انزواگرایی معاملهای» میتواند اهرم فشار اصلیِ سیاست خارجی ترامپ باشد، اما محدودیتهایی نیز وجود دارد. ترامپ میگوید: «در رویارویی با ایران به اسرائیل می پیوندم» و میافزاید: «اگر آنها به اسرائیل حمله کنند... بله، ما آنجا خواهیم بود.» او میگوید به این باور رسیده که بعید است دو دولتِ فلسطین و اسرائیل در کنار هم و در صلح به سر ببرند. او میگوید: «زمانی فکر میکردم ایدۀ دودولتی میتواند کارساز باشد، اما اکنون فکر میکنم تحقق این ایده بسیار دشوار است.»
بااینحال حتی حمایت او از اسرائیل نیز تماموکمال نیست. او از رفتار اسرائیل در جنگش علیه حماس (که منجر به کشتهشدن بیش از 30 هزار فلسطینی در غزه شد)، انتقاد کرده و از ملت خواسته «جنگ را به پایان برسانند. » وقتی میپرسم آیا او برای سوقدادن اسرائیل به خاتمۀ جنگ، توقفِ کمکهای نظامی آمریکا به اسرائیل را در نظر دارد، نمیگوید بله، اما رد هم نمیکند. او بهشدت از "بنیامین نتانیاهو"، (نخستوزیر اسرائیل) که زمانی متحد نزدیکش بود، انتقاد میکند. ترامپ میگوید: «تجربۀ بدی با بیبی داشتم.» بهگفتۀ ترامپ، عملیات ژانویۀ 2020 ایالات متحده برای ترور ژنرال ارشد ایرانی قرار بود حملۀ مشترک ما باشد تا اینکه نتانیاهو در آخرین لحظه پا پس کشید. او میگوید: «هرگز این پاپسکشیدن را فراموش نمیکنم.» او نتانیاهو را به خاطر ناتوانی در جلوگیری از حملۀ 7 اکتبر و نفوذ شبهنظامیان حماس به جنوب اسرائیل مقصر میداند و میگوید: «آنها حدود 1200 نفر را با اعمال وحشیانهای از جمله زندهسوزاندنِ خانوادهها و تجاوز به زنان و دختران به قتل رساندند.» ترامپ میگوید: «این واقعه در زمان ریاست بیبی اتفاق افتاد.»
من در دومین روز محاکمۀ ترامپ در نیویورک به تاریخ 17 آوریل، پشت پیشخوان فروشگاهی در خیابان 139 و برادوی ایستادهام. آمدهام او را ببینم که قرار است برای توقفِ کمپین (که درخلال برگزاری دادگاه برگزار میشود) صحبت کند. بودگای کالیفرنیا را برای سخنرانی انتخاب کرده است. در سال 2022، یکی از کارمندان فروشگاه، مشتریای را که به او حمله کرده بود، با چاقو به قتل رساند و دادگاه او را به قتل درجه دو متهم کرد.
این اتهامات بعدها در میانۀ خشم عمومی نسبت به ویدئوهایی که نشان میداد کارمندی برای دفاع از خود دست به این کار زده، کنار گذاشته شد. چوب بیسبالِ پشت پیشخوان به بیم فروشنده از حملات احتمالی اشاره دارد. وقتی ترامپ وارد میشود، از مالک فروشگاه، معد احمد (مهاجر یمنی) دربارۀ وضعیت امنیتی سؤال میکند. ترامپ به احمد می گوید: «باید جواز اسلحه داشته باشی. اگر تفنگ داشتی، هرگز سرقت اتفاق نمیافتاد.»
به گفته افبیآی، ترامپ در مسیر مبارزات انتخاباتیاش همیشه به جرم و جنایت اشاره دارد و آمریکای شهری را عرصۀ نبرد درندهخویان ترسیم میکند. این در حالی است که طبق آمار، جنایات خشونتآمیز در سالهای اخیر کمتر شده و بهگفتۀ FBI، میزان قتلهای شهری در سال 2022، 6 درصد و در سال2023، 13درصد کاهش یافته است.
وقتی به این موضوع اشاره میکنم، ترامپ میگوید که فکر میکند دادههای گردآوریشده در ادارات پلیس ایالتی و محلی، دستکاریشده و نادرست است. او می گوید: «کاهش جرم و جنایت کذب است.» او متعهد شده گارد ملی را در دورۀ دوم (حتمالاً بدون درخواست فرمانداران) به شهرهایی که با جرم و جنایت دستوپنجه نرم میکنند، بفرستد و قصد دارد کمکهای وزارت دادگستری را فقط در شهرهایی که روشهای پلیسیِ ترجیحیاش (مانند طرح «توقف و حرکت») را اتخاذ میکنند، تصویب کند.
از نظر منتقدان، توجه ترامپ به جنایت قابلتوجه است. در نظرسنجیها، تعداد زیادی از حامیان او بر این عقیدهاند که اکنون در ایالات متحده نژادپرستیِ ضدسفیدپوستان معضلی بزرگتر از نژادپرستیِ سیستماتیک است (که مدتهاست سیاهپوستان آمریکایی را در مضیقه قرار داده است). وقتی از او میپرسم که آیا با این گفته موافق است، ترامپ مخالفتی ابراز نمیکند و به تایم میگوید: «گرایشی آشکارا ضدسفیدپوست در کشور پدید آمده و نباید مجاز قلمداد شود.» مشاوران میگویند دولت ترامپ در دورۀ دوم، دستورات اجرایی بایدن را که برای تقویت تنوع و برابری نژادی طراحی شده، لغو خواهد کرد.
توان ترامپ در مبارزات انتخاباتی برای رسیدن به کاخ سفید در بحبوحۀ برگزاریِ چنین دادگاه جناییِ بیسابقهای، محصول کارزار حرفهایتری است که از درگیریهای داخلی اجتناب کرده است. "الیز استفانیک" (نمایندۀ نیویورک) میگوید: «او تیم بسیار منسجمی دارد و حکایت از این دارد که دورۀ دوم ریاستش بسیار منظم و متمرکز خواهد بود.» چنین سازوکاری به حزب بزرگ جمهوریخواه نیز تعمیم خواهد یافت.
تشکیلات جمهوریخواه در سال 2016 موفق نشد کارزار انتخاباتی ترامپ را از ریل خارج کند، بههمیندلیل تلاش کرد تا او را با کارکنان تعدیلگر احاطه کند، ولی حالا بیشتر جمهوریخواهان ماگائیستهای تبشیری هستند. ترامپ کمیتۀ ملی جمهوریخواهان را تصفیه کرده و رهبران دستچینشده - از جمله عروسش - را بر کار گمارده است. آنها طبق گزارشها آزمایشهای وفاداری را بر متقاضیان شغلی بالقوه تحمیل میکنند و از داوطلبان میپرسند که آیا ادعای تقلب در انتخابات 2020 را باور دارند یا نه؟ ترامپ با جذبِ هر فردی که معتقد به بُرد بایدن است، مشکل دارد و میگوید: «به طرفداران بایدن حس خوبی ندارم.»
گروههای سیاستگذاری در حال ایجاد دولتی مملو از مؤمنان واقعی و مسیحیان تبشیری هستند. پروژۀ 2025 "بنیاد هریتیج" با آموزش پرسنل احتمالی برای دورۀ دوم ترامپ، برنامههایی را برای قوانین و دستورات اجرایی طراحی کرده است. مرکز نوسازی آمریکا به رهبری "راسل ووت" (مدیر سابق دفتر مدیریت و بودجۀ ترامپ)، وقف سلب قدرت از دولت اداری شده است، مجموعهای از بوروکراتها بر همهچیز (از تصمیمات ایمنی دارو گرفته تا محتویات ناهار مدارس) احاطه دارند. موسسۀ سیاسی "اول آمریکا" (America First)، پناهگاه تحقیقاتی پوپولیستهای راستگرای طرفدار ترامپ شده و به رهبری "استیون میلر"(مشاور مهاجرتی ترامپ) در حال تشدید مبارزات دادگاه علیه دولت بایدن است.
هدف این گروه ها این است که چشمانداز ترامپ را از روز نخست تحقق بخشند. ووت میگوید: «رئیسجمهور هیچگاه فرآیند سیاستگذاریِ درخور و دستاوردی نداشت که واقعاً در پی آن باشد و بتواند با افتخار در کارزار انتخاباتی از آن یاد کند. ما به مدد مراجع قانونی، مکانیسمها را مرتب و مسیر حرکت دولت آینده را هموار خواهیم کرد.» این مکانیسمها شامل مجموعهای از سیاستهای راستگرای مرزی (ازجمله کاهش بودجۀ وزارت دادگستری و کاهش مقررات آبوهوا و محیطزیست) است.
ستاد انتخاباتی ترامپ میگوید که او تصمیمگیرندۀ نهایی است و سیاستهای پیشنهادیِ این سازمانها به فرمان ترامپ اجرا میشوند، اما این مشاوران دستکم میتوانند خط مقدمِ جدال برنامهریزیشده علیه دولت پنهان (دیپاستیت) باشند و هوش بوروکراتیک را با غیرتِ ضدبوروکراتیکِ رهبرشان پیوند بزنند.
یکی از سلاحهای دور دوم ترامپ، راهکار شکاکانۀ «جنگ علیه واشنگتن» است. این راهکار بهمعنای بازگرداندن قدرت توقیف است و به رؤسایجمهور این امکان را میدهد تا از بودجههای اختصاصیافته از سوی کنگره خودداری کنند. «توقیف» یکی از مانورهای مورد علاقۀ نیکسون بود. او از اختیارات خود برای مسدودکردن بودجه درخصوص مسکن یارانهای و آژانس حفاظت از محیطزیست استفاده کرد. به گفتۀ مشاوران سیاست مبارزات انتخاباتی، ترامپ و متحدانش قصد دارند قانون 1974 را (که استفاده از این امکان را ممنوع میکند) به چالش بکشند.
یکی دیگر از اقدامات داخلی او، اجرای «برنامۀ اِف» است که به رئیسجمهور اجازه میدهد مقامات دولتیِ غیرسیاسی را اخراج کند و ترامپ میگوید از آن استقبال خواهد کرد. او میگوید: «شما افرادی دارید که مصونیت دارند و نباید از آنها محافظت شود. این افراد باید برکنار شوند» یکی از قضات ارشد آمریکایی مثالی ارائه میکند که نشاندهندۀ پیامدهای چنین اقدامی است. فرض کنید بیماری همهگیر دیگری به راه بیفتد و پرزیدنت ترامپ اصرار داشته باشد از داروی آزمایشنشدۀ دیگری استفاده کند (همان کاری که با هیدروکسیکلروکین در خلال همهگیریِ کووید19 انجام داد). براساس «برنامۀ اِف»، اگر بازرس پزشکی دارو در «سازمان غذا و دارو» از تأیید استفاده از دارو امتناع کند، ترامپ میتواند او و هرکس دیگری که از میل او سرباز زده را اخراج کند. تیم ترامپ میگوید رئیسجمهور به قدرتی نیاز دارد تا بوروکراتها را در برابر رأیدهندگان پاسخگو کند. ووت میگوید: «برنامۀ اِف بهخودیخود تضمین میکند که بوروکراسی همسو با منافع شما باشد.»
گاهیاوقات تشخیص مقاصد واقعی ترامپ دشوار است. او در گفتگو با تایم، از پاسخ به خیلی از سؤالات طفره میرفت یا به روشهای متناقضی به آنها پاسخ میداد. نمیتوان توصیف کرد که نفس و رفتار خودویرانگرش چگونه میتواند مانع تحقق اهداف شود و بهرغم همۀ هنجارشکنیهایش، خطوطی وجود دارد که او میگوید از آنها عبور نخواهد کرد.
وقتی از او پرسیده شد که آیا از تمام دستوراتِ تأیید شده ازسوی دیوان عالی تبعیت میکند، میگوید این کار را خواهد کرد.
اما مشغلههای سیاسی او روشن و ثابت است. حتی اگر ترامپ بتواند بخشی از اهدافش را تحقق را بخشد، تأثیر آن میتواند به اندازۀ هر دورۀ ریاستجمهوری در بیش از یک سدۀ گذشته، تحولساز باشد. "استفان بنن" (مشاور سابق و معتمد ترامپ) میگوید: «او در موضع حمله قرار دارد. نگاه ترامپ به وضعیت کشور، «کاملاً آخرالزمانی» است. قلب او اینجا میتپد و میلی وسواسگونه به تغییر دارد.»
این وسواسها میتوانند بار دیگر کشور را به مرز بحران بکشانند. ترامپ احتمال خشونت سیاسی پیرامون انتخابات را رد نمیکند. او به تایم میگوید: «اگر ما پیروز نشویم ... بحث عادلانهبودن یا نبودنِ انتخابات پیش کشیده میشود.» وقتی میپرسم منظورش از ادعای بیاساسِ دزدیدهشدنِ انتخابات در سایت تروثسوشال (Truth Social) چه بوده و چطور میتواند به این راحتی از «اجازۀ خاتمهدادن به همۀ قوانین، مقررات و لوایح و محتویات قانون اساسی» حرف بزند؟ ترامپ با انکار موضوع پاسخ میدهد و میگوید از پروندۀ «دادگاه هدایتشده ازسوی بایدن» که در نیویورک با آن روبهرو است شکایت کرده و اعلام کرده «فاشیستها» در دولت آمریکا بزرگترین تهدید به شمار میروند. او به من میگوید: « فکر میکنم دشمنان داخلی در بسیاری از موارد برای کشور ما بسیار خطرناکتر از دشمنان خارجی ازقبیل چین، روسیه و سایرین هستند.»
در پایان مکالمۀ ما در مارالاگو، از ترامپ میخواهم دربارۀ یکی دیگر از اظهارات نگرانکنندهاش توضیح دهد. چرا گفتید میخواهم برای یک روز هم که شده دیکتاتور باشم؟ اشارهام به سخنان او در سالن شهرداری "فاکسنیوز" و گفتگو با "شانهنیتی" (مجری محافظهکار آمریکایی) است که به ترامپ فرصت داد نگرانیهای مبنی بر سوءاستفاده از قدرت یا انتقامگیری از مخالفان سیاسی را بیان کند. ترامپ آنجا گفت: «اگر رئیسجمهور شوم بهجز روز اول، دیکتاتور نخواهم بود. میخواهم مرز را ببندم و حفاری (نفت) کنم.»
ترامپ میگوید این اظهارات را به شوخی و با طعنه بیان کرده و این موضوع را با لحظۀ جالبی از مبارزات انتخاباتی ۲۰۱۶ قیاس میکند که روسها را تشویق کرده تا ایمیلهای "هیلاریکلینتون" را هک و افشا کنند. رسانهها به این اظهارات دامن زدند اما روسها شوخی نداشتند. در بحبوحۀ تلاش برای تأثیرگذاری بر نحوۀ اجرای دموکراسی آمریکایی در آن سال، آنها سرورهای کمیتۀ ملی دموکراتها را هک و ایمیلها را در ویکیلیکس منتشر کردند.
آیا او از خاتمۀ جبارانه به آزمون 248 سالۀ دموکراسیِ ما حرف میزند؟ از او میپرسم: «نمیدانید چرا بسیاری از آمریکاییها چنین سخنانی در باب دیکتاتوری را مغایر با گرامیترین اصول ما میدانند؟» ترامپ میگوید: «چنین نیست....حرف شما صحت ندارد.... خیلیها شیفتۀ سخنان من هستند.»
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: اشتباه مهم من در دوره اول این بود: زیادی خوب بودم!- ترامپ دورۀ دوم علیه دشمنانم تلافی میکنم - ترامپ